چند زبانزد محلی گیلکی رامسری(54)
- مرد آوه زِن بَس(بَست)
مرد مانند آب روان و زن مانند سنگریزه ثابت است.
کنایه: نهایت خانه داری و قناعت توسط زن خانه.
- یکی چک آغوزه یکی وَل توک چاقو
یکی مثل گردوی سفت و غیر شکننده است و یکی مثل چاقویی که نوک آن کج است.
کنایه: برای هر دردی، راه چاره و درمانی هست.
- چاه کَن وی جا همیشیک تَه چایَه( این زبانزد فارسی است)
جای چاه کن همیشه ته چاه است.
کنایه: در سرزنش توطئه چینی و زیرپا خالی کردن.
- تی کین مگر دوتَه لوکا دَرِه؟
در ماتحت تو مگر دو سوراخ وجود دارد؟
کنایه: در مذمت پرخوری و یا حریص بودن برای به دست آوردن چیزی.
- شتر بوگوتن تی گردن چَرِه کَژه؟! بگوته: می چی چی رِچِ؟!
به شتر گفتند گردن تو چرا کج است؟ گفت: کدام کار من درست و از روی حساب است؟!
کنایه: عدم برنامه ریزی و عدم موفقیّت در انجام امور زندگی.
- خوشته دَست بابُرده شالِ کینِ پَس!
دست خود را بُرد در زیر ماتَحت شغال!
کنایه: کار بیهوده و غیر عقلایی، انجام کار بدون عاقبت اندیشی.
- کین سرِ پیر
پیری که عاجز و ناتوان و خانه نشین شده است.
کنایه: آدم پیر غُرغرو و ایراد گیرنده که حرف های درشت هم می گوید.
- مگر اسب دُم بَکندیَه؟
مگر موی دُم اسب را چیده است؟
کنایه: عدم انجام کار سخت.
زبانزد مشابه:
مگر کُ..... شتر بشوسته؟
مگر واژن شتر را شُسته است؟
- خوده گاو گی مَنِ شوش بزنی.
مثل اینکه با یک تَرکه، پِهِن تازه گاو را به دو قسمت تقسیم نمایی.
کنایه: شباهت زیاد بین دو چیز یا دو نفر.
- تی فَن می چموشِ بَندِه تی اُسّا می شاگرد!
فَن و نیرنگ تو مثل بند و گِرِه زدن کفش من آسان و استاد تو شاگرد من است.
کنایه: فریب نخوردن در برابر نیرنگ بازی افراد.
- تَلا گُرِه
وقت خروسخوان.
کنایه: سَحَر، صبح زود.
زبانزد مشابه:
میلجَه نِرِه.
هنوز گنجشگ مدفوع نکرده است. قبل از طلوع آفتاب.
- خوده کتراگیشی
مثل عروسک است.
کنایه: آرایش و بَزَک کرده.(آعلی گارسون کردن).
*آیین سنّتی کترا گیشی(آفتاب خواهی):
این آیین سنتّی گیلک زبان ها در شرق گیلان و غرب مازندران است که همزمان با بارش شدید باران در شهریورماه همراه می شود. بچه ها جمع شده و یک نفر را بَزَک کرده و پشت سرش راه می افتند. با سر و صدا کردن و کوبیدن ملاقه یا کفگیر چوبی بر تَشت یا دیگ یا سطل از خداوند تقاضای بندآمدن باران جهت جمع آوری محصول برنج کشاورزان را می کنند و پاداشی نیز که معمولا نُقل و نبات، برنج یا گندم و خوراکی های دیگر است دریافت می نمایند و با پختن آنها یا آش نذری و تقسیم آن بین همسایه ها این جشن به پایان می رسید.
http://www.samamos.com/wp-content/uploads/2011/03/samamos-com8.jpg
و معمولا اشعار ذیل را می خوانند.
کترا گیشی هوا بَنِه
امروز نَنِه فردا بَنِه.
عروس لَحَف(لحاف) بپوسه
اَمه موشته(برنج) بپوسِه
اَمه دسته(برنج) بپوسه و .......
جهاز بَران و عروس بَران در سخت سر...
ما را در سایت جهاز بَران و عروس بَران در سخت سر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : javaherdeh بازدید : 269 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 2:54